کد مطلب:25877 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:34

گنجینه پرسمان » اديان و مکاتب

قرآن كريم، در مورد حضرت سليمان ميفرمايد: علي كرسيه جسداً موضوع اين جسد چيست؟

خداوند در ضمن بيان داستان حضرت سليمانغ ميفرمايد: وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَـَنَ وَأَلْقَيْنَا عَلَيَ كُرْسِيِّهِي جَسَدًا ثُمَّ أَنَاب;(ص،34)، ما سليمان را آزموديم و بر تخت او جسدي افكنديم، سپس او به درگاه خداوند توبه كرد.

اين آيه يكي از آزمايشهايي را كه خدا دربارة حضرت سليمان كرد، بيان ميكند. آزمايشي كه با ترك اولي همراه بود و به دنبال آن، حضرت سليمان به درگاه خدا روي آورد و از اين ترك اولي توبه كرد.

پيرامون اين آيه، خيالپردازان افسانهباف، داستانهايي بياساس و موهوم ساخته و به آن پيامبر بزرگ نسبت دادهاند، كه يا مخالف اساس نبوت است يا منافي مقام عصمت و يا با عقل منافات دارد. به اين مطالب در اصطلاح اسرائيليات گفته ميشود.

جسد يعني جسم بيروح، كه مفهومي محدودتر از جسم دارد; چون جسد بر غيرانسان اطلاق نميشود ولي جسم اطلاق ميشود.(مفردات، راغب اصفهاني، ص 91، مكتبة المرتضوية.)

مفسران، در مورد اين كه مراد قرآن از جسد بيروح كه بر تخت در برابر ديدگان سليمان قرار گرفت و موضوع آزمايش او بود، چيست؟ تفسيرهايي ارايه دادهاند.

تفسيري كه برخي از مفسران بزرگ برگزيدهاند چنين است: حضرت سليمان آرزو داشت فرزندان برومند و شجاعي داشته باشد تا در ادارة كشور و جهاد با دشمن به او كمك كنند. او داراي همسران متعدد بود. با خود گفت: من با آنان همبستر ميشوم تا فرزندان متعددي نصيبم گردد و به هدفهايم كمك كنند; ولي به خاطر غفلت از گفتن كلمة ان شأ الله هيچ فرزندي از همسرانش تولّد نيافت. جز فرزندي ناقص الخلقه، هم چون جسدي بيروح، كه آن را آورده بر كرسي او افكندند. برخي گفتهاند، فرزندش مُرد و جسد او را بر روي تخت قرار دادند. حضرت سليمان سخت در فكر فرو رفت و ناراحت شد كه چرا يك لحظه از خدا غفلت كرده و بر نيروي خودش تكيه كرده است; از اين رو، توبه كرد و به درگاه خدا بازگشت.(ر.ك: مجمع البيان، طبرسي، ج 5، جزء 25، ص 114، منشورات دارمكتبة الحياة، بيروت / تفسير الميزان، علامة طباطبائي، ج 17، ص 204، دفتر انتشارات اسلامي / تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 19، ص 280، دارالكتب الاسلامية.)